گفتوگوی «موسیقی ما» با «میلاد درخشانی» و «مصباح قمصری» به بهانه همکاری مشترکشان در آلبوم «عیش جاودان»
این آلبوم، موسیقی آینده ایران است
موسیقی ما - میگویند همه چیز از ضبط یک قطعه مشترک شروع شد و به یک آلبوم ختم شد؛ ختم که نه، چون آنقدر این همکاری برایشان لذتبخش بوده که دوست دارند باز هم آن را تکرار کنند.
میلاد درخشانی و مصباح قمصری، در این سالها از پرکارهای موسیقی ایران بودهاند که اتفاقاً تجربههایشان فقط به یک ژانر و حوزه هم محدود نشده است؛ هم نوازندگی میکنند، هم آهنگسازی و تنظیم و در کنارش صدای خود را هم به گوش مخاطبان رساندهاند. دو موزیسینی که معمولاً ترجیح دادهاند به صورت انفرادی کار کنند؛ هر چند که به قول خودشان علاقهای به تکروی ندارند و یونیک بودن موسیقیشان آنها را به این سمت سوق داده است.
حالا آنها در یک آلبوم با نام «عیش جاودان» با یکدیگر همکاری کردهاند که قرار است به زودی منتشر شود. با آنها درباره این تجربه گفت و گویی داشتهایم.
میلاد: مصباح علاوه بر اینکه در این آلبوم نوازنده بمکمان و سازهای کوبهای بود، صدابرداری کار را هم انجام داد. هر کاری که انجام میدهم، سعی میکنم تا حد ممکن بیاموزم، در این کار هم به همین شکل بود و چیزهای خوبی یاد گرفتم و باعث شد به این فکر کنیم که باز هم بخواهیم همچین تجربهای داشته باشیم. البته ما قرار بود یک نفر دیگر را هم اضافه کنیم که بعد از مدتی ترجیح دادیم خودمان دو نفر، آن را به سرانجام برسانیم.
میلاد: اینکه هر کس یکجور آن را تعبیر میکند، آن را بسیار جذاب میکند. من هیچ وقت دوست نداشتم کارهای بیکلامم اسمی داشته باشند، چون این قطعات را برای منظور خاصی نساختهام و بر اساس نوع زندگی و تفکر من در آن برهه ساخته شدهاند. همین موضوع باعث میشود تفکر من به صورت مستقیم به مخاطب ارائه نشود اما موسیقی باکلام به واسطه شعرش، کاملاً رو بازی میکند.
مصباح: مد شده که میگویند خواننده یک ساز است. به نظرم این حرف یک شوخی است. شعر وقتی وارد موسیقی میشود باید محور داستان باشد و لزوم آن حفظ شود. گاهی از من میپرسند که چرا موسیقی باکلام کار میکنی و جواب من این است که دلم خواست این کار را انجام دهم. من فکر میکنم بیشتر باید از این واژه استفاده کنیم و اصلاً هم کلمه بدی نیست. باید بیشتر کارهایی که دلمان میخواهد انجام دهیم.
میلاد: خواندن برای من به این شکل بوده که خودم میتوانم بهترین راوی فلان قطعهای که ساختهام باشم. من بارها کارهای خودم را از زبان شخص دیگری شنیدهام اما برایم اصلاً جذاب نبوده است. خیلی از آرتیستهای دنیا اینگونه هستند؛ مثل التون جان، جورج مایکل و... اینها میتوانند کلام را کاملاً با موسیقیشان مچ کنند، به نحوی که انگار نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد. مصباح هم بیانی در خواندن دارد که اگر خودش بخواند خیلی راحتتر است تا بخواهد آن را برای کسی توضیح دهد تا آن را بخوانند. برای ما منظور از خوانندگی چیز دیگری است اما این موضوع هم که همه دوست دارند دیده و شنیده شوند غیرقابل کتمان است و اگر کسی بگوید اینطور نیست، دروغ گفته است.
میلاد: آمدهاند و سازهای دیگر را به سمت باس سوق دادهاند در صورتیکه مثلاً تارباس سازی است که هیچوقت کارایی درستی نداشته و حتی نوع تفکر در ساخت آن ساز هم اشتباه بوده است!
مصباح: من فکر میکنم حرکات روشنفکری ما یک مقدار ابزارگرایانه است، برای همین هم همیشه به بنبست خورده است. خیلیها دوست دارند به من بگویند شما مبدع ساز هستید اما من میگویم این اسم را روی من نگذار و شأن کار من را پایین نیاور. من مبدع ساز نیستم، من یک تفکر کامل را به موسیقی ایران تزریق کردهام. برای همین است که به قول میلاد ساز تار باس ابداع میکنند یا سازهایی مثل گیتار باس به ایران میآورند که آنها هم حاصلی ندارند.
مصباح: در چهار، پنج سال اخیر، بیش از 40 آلبوم با ساز بم کمان تولید شده است. بعضیها تبلیغات بلدند و برای خودشان پروپاگاندی میکنند، اما من آدم تبلیغاتچی نیستم و این کار را هم بلد نیستم اما خب تا الان که این ساز جواب داده است.
میلاد: زمانه نشان میدهد که یک ساز چقدر میماند. یک تعداد از اساتید میگویند یک ساز جدید اختراع کردهایم اما زمانی میتوان گفت آن ساز توانسته تا حدود کار خود را انجام دهد که برای نسلهای آینده هم بماند.
مصباح: بله. در مدرسه به من میگفتند «مصباس». اتفاقاً خیلی از من درباره این موضوع سوال نکردهاند. الان که فکر میکنم این اولینبار است که در یک مصاحبه درباره صدایم میگویم.
میلاد: جالب اینجا است که مردم در دنیا موسیقی راک را هم به عنوان موسیقی پاپ گوش میکنند. الان گروه «میوز» با آن حجم صدایی و آن قدرت، برای آنها تبدیل به موسیقی پاپ راک شده است. ما در موسیقی اصیلمان هم خیلی قطعات پاپ داریم که شاید پاپترین آن «مرغ سحر» باشد.
ببینید هر انسانی یکسری ویژگی ها دارد که یکی از ویژگیهای خلقت این است که با اینکه همه ما یونیک هستیم اما از بیرون یکسری اشتراکات داریم. موسیقی باید بتواند ویژگیهای عمومی من را سرگرم کند و پنهانی با ویژگیهای خاص من هم سرو کار داشته باشد. در اینصورت است که موسیقی میتواند ماندگار شود. موسیقی که فقط با توده باشه خیلی زود از بین میرود. وقتی یک خواننده میآید و سریع معروف میشود، ما خیالمان راحت است و میدانیم فوقاش چند ماه دوام میآورد که نمونه آن هم کم نیست. موسیقیای که فقط بخواهد با ویژگیهای خاص من سر و کار داشته باشد تبدیل به یک موسیقی ایزوله میشود و با عدم استقبال مواجه میشود. باید هر دو وجه را داشته باشد که اصلاً هم کار سادهای نیست. یعنی آن هنرمند واقعاً باید آرتیست باشد. ما در موسیقی دو قشر داریم که خیلی با اعتماد به نفس هستند؛ کسانی که خیلی به مخاطبانشان مینازند که مطمئن باشید خیلی زود زمین میخورند و فراموش میشوند و قشری که به نداشتن مخاطب مینازند. چراکه فکر میکنند اگر کسی مخاطب زیادی داشته باشد یعنی یک جای کارش میلنگد. اینها خیلی زود زمین میخورند. البته آزادی وجود دارد و هر کس هر جور که دلش بخواهد میتواند کار کند. من انتقادی به کسی ندارم و صرفاً نظر خودم را بیان میکنم.
مصباح: من فکر میکنم این آلبوم، موسیقی آینده ایران است. یعنی آینده ایران باید به این سمت برود و به هر حال هم میرود. در بین تارنوازان ما تعداد کمی مولف داریم که میلاد یکی از آنها است و این برای من تجربه جدیدی بود.
میلاد درخشانی و مصباح قمصری، در این سالها از پرکارهای موسیقی ایران بودهاند که اتفاقاً تجربههایشان فقط به یک ژانر و حوزه هم محدود نشده است؛ هم نوازندگی میکنند، هم آهنگسازی و تنظیم و در کنارش صدای خود را هم به گوش مخاطبان رساندهاند. دو موزیسینی که معمولاً ترجیح دادهاند به صورت انفرادی کار کنند؛ هر چند که به قول خودشان علاقهای به تکروی ندارند و یونیک بودن موسیقیشان آنها را به این سمت سوق داده است.
حالا آنها در یک آلبوم با نام «عیش جاودان» با یکدیگر همکاری کردهاند که قرار است به زودی منتشر شود. با آنها درباره این تجربه گفت و گویی داشتهایم.
- * میلاد، فکر میکنم آلبوم «عیش جاودان» اولین همکاری مشترک شما با یک موزیسین دیگر به این شکل باشد. حالا نام آلبوم با حال و هوای این روزهای شما در موسیقی هم سازگار است؟
- * اصلاً این همکاری چطور شکل گرفت؟
- * این همکاری از این جهت میتواند جالب باشد که هم مصباح قمصری تمایل دارد از نوازندگی سازها تا آهنگسازی و تنظیم و میکس و مستر کارهایش را خودش انجام دهد هم شما این روحیه را داری...
میلاد: مصباح علاوه بر اینکه در این آلبوم نوازنده بمکمان و سازهای کوبهای بود، صدابرداری کار را هم انجام داد. هر کاری که انجام میدهم، سعی میکنم تا حد ممکن بیاموزم، در این کار هم به همین شکل بود و چیزهای خوبی یاد گرفتم و باعث شد به این فکر کنیم که باز هم بخواهیم همچین تجربهای داشته باشیم. البته ما قرار بود یک نفر دیگر را هم اضافه کنیم که بعد از مدتی ترجیح دادیم خودمان دو نفر، آن را به سرانجام برسانیم.
- * یعنی ساز جدید اضافه کنید یا یک نوازنده دیگر؟
- * فکر نمیکنید با وجود این تعداد نوازنده خوبی که داریم، شما کمی سختگیر هستید؟ این تفاوت در تفکر و سلیقه آنها است یا فکر میکنید نوازندههای ما از عهده ژانری که شما در آن فعالیت میکنید بر نمیآیند؟
- * از تغییرات زیادی که این سالها در گروه خود دادهای، میتوان متوجه این تفکر شما شد.
- * میلاد، پیش از شروع این گفتوگو، گفتی آلبوم اینسترومنتال (بیکلام) مثل شهاب سنگی است که در آسمان رها میشود. یعنی دیده نمیشود یا عده کمی آن را میبینند و سرانجامش هم مشخص نیست. اما با تمام این تفاسیر باز هم این کار را ادامه میدهی. بحث مالی و این موضوع که موسیقی بیکلام نسبت به موسیقی باکلام کمتر شنیده میشود، باعث نمیشود کمی نسبت به انتشار این گونه موسیقیها دلسرد شوید؟
میلاد: اینکه هر کس یکجور آن را تعبیر میکند، آن را بسیار جذاب میکند. من هیچ وقت دوست نداشتم کارهای بیکلامم اسمی داشته باشند، چون این قطعات را برای منظور خاصی نساختهام و بر اساس نوع زندگی و تفکر من در آن برهه ساخته شدهاند. همین موضوع باعث میشود تفکر من به صورت مستقیم به مخاطب ارائه نشود اما موسیقی باکلام به واسطه شعرش، کاملاً رو بازی میکند.
- * یعنی میخواهید بگویید یک وجهه خوانندگی شما از اینجا نشأت میگیرد که بخوانید تا بتوانید یکسری حرفها را هم به صورت مستقیم به مخاطب خود بزنید؟
مصباح: مد شده که میگویند خواننده یک ساز است. به نظرم این حرف یک شوخی است. شعر وقتی وارد موسیقی میشود باید محور داستان باشد و لزوم آن حفظ شود. گاهی از من میپرسند که چرا موسیقی باکلام کار میکنی و جواب من این است که دلم خواست این کار را انجام دهم. من فکر میکنم بیشتر باید از این واژه استفاده کنیم و اصلاً هم کلمه بدی نیست. باید بیشتر کارهایی که دلمان میخواهد انجام دهیم.
- * گاهی یک نوازنده که حتی باتجربه و حرفهای شده به جایی میرسد که فکر میکند چرا باید خواننده معروف باشد و منی که این همه زحت کشیدهام پشت او بایستم.
- * البته اگر به قبل و اوایل انقلاب نگاه کنید، میبینید که نام و عکس آهنگساز در کنار نام خواننده ذکر میشده است؛ از اسفنیار منفردزاده تا پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده.
میلاد: خواندن برای من به این شکل بوده که خودم میتوانم بهترین راوی فلان قطعهای که ساختهام باشم. من بارها کارهای خودم را از زبان شخص دیگری شنیدهام اما برایم اصلاً جذاب نبوده است. خیلی از آرتیستهای دنیا اینگونه هستند؛ مثل التون جان، جورج مایکل و... اینها میتوانند کلام را کاملاً با موسیقیشان مچ کنند، به نحوی که انگار نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد. مصباح هم بیانی در خواندن دارد که اگر خودش بخواند خیلی راحتتر است تا بخواهد آن را برای کسی توضیح دهد تا آن را بخوانند. برای ما منظور از خوانندگی چیز دیگری است اما این موضوع هم که همه دوست دارند دیده و شنیده شوند غیرقابل کتمان است و اگر کسی بگوید اینطور نیست، دروغ گفته است.
- * خود شما هم در ایام عید یک تیتراژ تلویزیونی خواندی که آن هم میتواند در راستای همین بیشتر دیده شدن باشد.
- * نقدی که این روزها به موسیقی سنتی ما میشود این است که به سمت موسیقی پاپ رفته است. شاید یکی از دلایل این موضوع هم این باشد که اهالی موسیقی سنتی به دلیل استقبال مخاطب، به این سمت رفتهاند.
- * برخی هم معتقدند این موسیقی را باید با زبان امروز جامعه به گوش مخاطب رساند چون در غیر اینصورت کمکم تبدیل به موسیقی میشود که فقط باید در موزه بماند و هیچ کاربردی نخواهد داشت.
میلاد: آمدهاند و سازهای دیگر را به سمت باس سوق دادهاند در صورتیکه مثلاً تارباس سازی است که هیچوقت کارایی درستی نداشته و حتی نوع تفکر در ساخت آن ساز هم اشتباه بوده است!
مصباح: من فکر میکنم حرکات روشنفکری ما یک مقدار ابزارگرایانه است، برای همین هم همیشه به بنبست خورده است. خیلیها دوست دارند به من بگویند شما مبدع ساز هستید اما من میگویم این اسم را روی من نگذار و شأن کار من را پایین نیاور. من مبدع ساز نیستم، من یک تفکر کامل را به موسیقی ایران تزریق کردهام. برای همین است که به قول میلاد ساز تار باس ابداع میکنند یا سازهایی مثل گیتار باس به ایران میآورند که آنها هم حاصلی ندارند.
- * اتفاقاً یک نمونه حضور گیتار باس در موسیقی ایرانی، به واسطه آرین کشیشی در کنسرت همایون شجریان و سهراب پورناظری اتفاق افتاد.
مصباح: در چهار، پنج سال اخیر، بیش از 40 آلبوم با ساز بم کمان تولید شده است. بعضیها تبلیغات بلدند و برای خودشان پروپاگاندی میکنند، اما من آدم تبلیغاتچی نیستم و این کار را هم بلد نیستم اما خب تا الان که این ساز جواب داده است.
میلاد: زمانه نشان میدهد که یک ساز چقدر میماند. یک تعداد از اساتید میگویند یک ساز جدید اختراع کردهایم اما زمانی میتوان گفت آن ساز توانسته تا حدود کار خود را انجام دهد که برای نسلهای آینده هم بماند.
- * آقای قمصری تا به حال از شما به دلیل نوع خاص صدایتان درباره اینکه هنگام خواندن صداسازی میکنید چیزی پرسیدهاند؟
- * همین موضوعی که به محسن چاوشی هم نسبت میدهند.
مصباح: بله. در مدرسه به من میگفتند «مصباس». اتفاقاً خیلی از من درباره این موضوع سوال نکردهاند. الان که فکر میکنم این اولینبار است که در یک مصاحبه درباره صدایم میگویم.
- * باز هم به واسطه نوع خاص صدایتان نخواستهاید در سبکهای دیگری مثل راک یا حتی دث متال فعالیت کنید؟
- * اینکه میگویید خیلی برای آینده بنامهریزی نمیکنید، یعنی اگر الان یک پروژه پاپ به شما پیشنهاد شود، آن را میپذیرید؟
- * اشکالی ندارد اما خیلی از موزیسینها برای پاپ از واژه «شوخی» استفاده میکنند و آن را به رسمیت نمیشناسند.
- * شما به موسیقی پاپ هم گوش میکنید؟
میلاد: جالب اینجا است که مردم در دنیا موسیقی راک را هم به عنوان موسیقی پاپ گوش میکنند. الان گروه «میوز» با آن حجم صدایی و آن قدرت، برای آنها تبدیل به موسیقی پاپ راک شده است. ما در موسیقی اصیلمان هم خیلی قطعات پاپ داریم که شاید پاپترین آن «مرغ سحر» باشد.
- * شما که میگویید به موسیقی پاپ علاقهمندید، موسیقی چه کسانی شما را جذب کرده است؟
- * یعنی به نظر شما این سالها در حوزه موسیقی پاپ، اتفاق درستی نیافتاده است؟
ببینید هر انسانی یکسری ویژگی ها دارد که یکی از ویژگیهای خلقت این است که با اینکه همه ما یونیک هستیم اما از بیرون یکسری اشتراکات داریم. موسیقی باید بتواند ویژگیهای عمومی من را سرگرم کند و پنهانی با ویژگیهای خاص من هم سرو کار داشته باشد. در اینصورت است که موسیقی میتواند ماندگار شود. موسیقی که فقط با توده باشه خیلی زود از بین میرود. وقتی یک خواننده میآید و سریع معروف میشود، ما خیالمان راحت است و میدانیم فوقاش چند ماه دوام میآورد که نمونه آن هم کم نیست. موسیقیای که فقط بخواهد با ویژگیهای خاص من سر و کار داشته باشد تبدیل به یک موسیقی ایزوله میشود و با عدم استقبال مواجه میشود. باید هر دو وجه را داشته باشد که اصلاً هم کار سادهای نیست. یعنی آن هنرمند واقعاً باید آرتیست باشد. ما در موسیقی دو قشر داریم که خیلی با اعتماد به نفس هستند؛ کسانی که خیلی به مخاطبانشان مینازند که مطمئن باشید خیلی زود زمین میخورند و فراموش میشوند و قشری که به نداشتن مخاطب مینازند. چراکه فکر میکنند اگر کسی مخاطب زیادی داشته باشد یعنی یک جای کارش میلنگد. اینها خیلی زود زمین میخورند. البته آزادی وجود دارد و هر کس هر جور که دلش بخواهد میتواند کار کند. من انتقادی به کسی ندارم و صرفاً نظر خودم را بیان میکنم.
- * پس احتمالاً شما هم با توجه به کارهای زیادی که در سال انجام میدهید، جزء مرتکبین این داستان هستید.
- * برای انتهای این گفتوگو کمی هم درباره جزئیات آلبوم «عیش جاودان» بگویید.
- * میلاد، شما تا امروز چهار آلبوم بیکلام منتشر کردهای، «عیش جاودان» با آنها تفاوت دارد یا همچنان در همان فضا است؟
مصباح: من فکر میکنم این آلبوم، موسیقی آینده ایران است. یعنی آینده ایران باید به این سمت برود و به هر حال هم میرود. در بین تارنوازان ما تعداد کمی مولف داریم که میلاد یکی از آنها است و این برای من تجربه جدیدی بود.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 4 اردیبهشت 1396 - 00:02
دیدگاهها
مرغ سحر پاپه؟
استاد قمصري زنده باشيد
افتادگی و در عین حال توانمندی علی قمصری کجا و...کجا!!ا
مرغ سحر در دستگاه ماهور هست و ماهور بسیار به موزیک غرب نزدیک هست...تا جایی که دستگاه ماهور رو به گام ماژور نسبت میدن
چه همكاري بشه
نمیدونم برادران قمصری چرا اطراف رو نمیبینن؟
یه غروز کاذبی دارن، برادر من اندیشه خط باس رو میتونی تو کارهای چاووش که واسه نزدیک 4 دهه پیشه ببینی، مثلا آهنگ برادر بیقراره، بم تار کلا خط ملودی خودشو داره و خیلی کارهای دیگه. ساز بم کمان هم که ساخت استاد قنبری مهره که شما و برادرتون اوایل ادعا داشتید خودتون ساختید بعد گفتید نه تغییر دادیم الان کوتاه اومدید و میگید مهم اندیشه خط باسه، یه جوری میگید که انگار قبلا وجود نداشته.
خسته نباشيد، تنظيم هاي قمصري متفاوت و جالبن، همينطور ادامه بديد
پ.ن. طبق اظهارات اقا بابك پس همه چي داشته موسيقي ايران و اين جوان ها هيچ كاري نكردن. باس كه هم خطش بوده هم سازش. سوال اينه كه چرا چنين كارهايي قبل از قمصري در خط باس نيست كه ما بشنويم؟
از جوان ها حمايك كنيم كه اينها همان اساتيد آينده خواهند بود
بم كمانه مصباح واقعا قشنگ مي كنه هر آهنگي رو
اقاي درخشاني هم كه كارشون درسته
شما دو نفر هميشه پر از ايده هاي جديد بوديد. موفق باشيد
يعني انقدر يونيكين كه هيچ نوازنده اي نميتونه باهاتون كار كنه؟ واقعا برام سواله ها، تمسخر نيست
ميلاد آلبوم باكلامشو كي منتشر ميكنه پس؟؟؟ از پارسال همش ميگه داره مياد بيرون!!
چه عجب بالاخره يكي از موسيقي پاپ دفاع كرد!!
سلام
من يه سازي رو به اسم بم كمان از اقاي قنبري مهر خريدم، اما اصلا صداش شبيه صداي ساز اقاي قمصري نيست. بعد فهميدم كمانچه باس بوده ساز من و بم كمان يه ساز ديگه س:( اگه ميشه دگيد از كجا ميشه تهيه كرد ساز اقاي قمصري رو؟
منتظر انتشار این آلبوم هستم که ببینیم چیه واقعا؟؟؟
گفت و گوی جالبی بود
افزودن یک دیدگاه جدید