پاسخی به گفتههای اخیر رئیس هیأتمدیره «خانه موسیقی» درباره منتقدین این نهاد
آقای سریر! قدر منتقدانتان را بدانید
[کیوان فرزین - کارشناس ارشد موسیقی/ مدیرمسئول نشریه موسیقی «فرهنگ و آهنگ»]
اخیراً جناب آقای سریر، در پاسخ به نامهی جمعی حدوداً 130 نفره از اهالی موسیقی، در پیگیری جلسات مشترکی با خانهی موسیقی برای بررسی رودرروی عملکرد آن نهاد، مطالبی را بیان کردند. در ابتدا شاید تصور شود، من از آنجا که نه آن نامه درخواست را امضا کردهام و نه اصولاً عضو خانه موسیقی بوده یا هستم، حقی برای اظهار نظر در این موضوع نداشته باشم. اما گمان میکنم جایگاه من به عنوان عضوی از صنف موسیقی، در کنار ادعای صنفی بودن خانه موسیقی، نوشتن این متن را توجیه میکند.
در ابتدا روشن میکنم که نه با مدیران و گردانندگان خانه موسیقی مسأله یا مشکل شخصی دارم و نه از ایشان در برخوردهایمان رفتاری جز احترام و ادب دیدهام. اگر خانه موسیقی را، بنا بر محتوا و ساختار اساسنامهایاش، تنها یک کانون فرهنگی-هنری در نظر میگرفتم، اصولاً نوشتن این متن لازم و درست نبود؛ اما وقتی که در جامعهی موسیقی و حتی در سایت خود این نهاد، خانهی موسیقی به عنوان یک تشکل صنفی معرفی میشود، مسأله فرق میکند. همچنین لازم میدانم برای اینکه پاسخی در باره علل نپیوستنام به خانهی موسیقی به آنانی که راه درست را تنها در ورود به خانه و نقد و اصلاح از درون میدانند داده باشم، بازگردم به معرفی انجام شده در پایگاه اینترنتی این نهاد از خودش: «خانه موسيقي به عنوان تشكيلات صنفي، غيردولتي و غيرسياسي كليه هنرمندان دستاندركار موسيقي در رشتههاي مختلف است...»
به سادگی معتقدم خانهی موسیقی به وضوح به هیچکدام از سه شرط ذکر شده در تعریف فوق وفادار نمانده است. صنفی نبوده است، به شهادت عملکرد خانهی موسیقی طی سالهای فعالیتاش که جای طرح همه آنها اینجا نیست. اما همین موارد اخیر یعنی واکنشهایش در قبال منتقدان و نهایتاً همین پاسخ رییس هیأتمدیره خانه به درخواست معقول و مسالمتجویانهی ایشان میتوانند مثالهای بهروزی باشند بر رفتار غیرصنفی آن. غیردولتی نبوده است، چرا که در کنار بسیاری از جهتگیریها و وابستگیهای آشکار، اکثریت هیأتمدیرهی آن در شوراهای نظارتی و سیاستگذاری کاملاً دولتی نقش دائم و موثر داشته و دارند و شاید به همین دلیل هم سیاسی بوده، حتی اگر نخواهم به نمونهی عملکرد آن خانه در انتخابات ریاستجمهوری اخیر بپردازم که شرح مفصل آن در پاسخ منتقدین به سخنان مدیرعامل موسیقی به تاریخ اول تیرماه 1394، در سایت خانه موسیقی آمده است. همین دلایل که به اختصار عنوان شد، برای من کافی است که به عنوان یکی از اعضای صنف، انگیزه پیوستن به خانه را حتی با هدف اصلاح و یا نقد سازنده در خود احساس نکنم، چرا که ضمن احترام به گردانندگان و آن دسته از فعالیتهای خانه که همسو با منافع صنف موسیقی بوده، شخصاً چنین تلاشی را پیش از اصلاح ساختار و بنیانهای فکری حاکم، بیهوده میدانم.
و اما چند نکته درباره پاسخ اخیر آقای سریر و رد پیشنهاد منتقدان خانه برای جلسات مشترک:
جناب سریر عزیز!
از آنجا که پاسخ شما از جانب رییس هیأتمدیرهی خانهی موسیقی با عنوان یک نهاد صنفی بیان میشود و با توجه به تجربه و سابقه جنابعالی در مدیریت و مناصب اداریِ دولتی و هنری، انتظار میرفت تا حداقل با توجه بیشتری به اصول صنفی پاسخ میدادید. شما در متن پاسخ خود که با عنوان «دوستان منتقد خانه موسیقی باید بین گفتوگو و شکایت یک راه را انتخاب کنند» فرمودهاید: «تنها دو روز بعد از اعلام آمادگی خانه موسیقی برای بیان این گفتوگو، از طرف دیگر دوستان، مسأله شکایت از این خانه مطرح شد.» فکر نمیکنید در این پاسخ باید به این نکته هم توجه میکردید که نامهی منتقدین و پیشنهاد برگزاری جلسات مشترک در محل خانه با 124 امضا برای خانه موسیقی ارسال شده بود و نامهی شکایت (که آن هم خطاب به بازرس خانه موسیقی و اقدامی درونصنفی بوده و نه شکایت به مراجع قضایی) با 15 امضا!
این در حالی است که تنها هشت نفر از امضاکنندگان این دو نامه مشترک بودهاند. نتیجه این است که بنا بر اظهارات و استدلال شما نیز این سوال بیپاسخ میماند که در این میان تکلیف 116 نفر دیگر چه میشود؟ مگر نه این است که این 116 نفر با انتخاب شیوه گفتوگو راه خود را مشخص کردهاند و دقیقاً همانطور عمل کردهاند که مد نظر شما بوده است؟ پس چرا جواب نگرفتهاند؟ آیا منتقدان حق ندارند این حرکت خانه را به نوعی فرار رو به جلوی خانه از رودررو شدن با منتقداناش در نظر بگیرند؟ یا کمی خوشبینانهتر، بیاهمیت انگاشتن موضوع و یا بیتوجهی به خودشان؟
آیا فکر نمیکنید که سنت همینگونه رفتارها و برخوردها از سوی خانه است که باعث شده تا عدهای از منتقداناش را به سوی لحن عصبی مورد اشاره شما سوق دهد؟ در این میان، حتی باید قدر منتقدانتان را بدانید که پس از رفتاری که با ایشان در انتشار نامه قبلیشان در سایت خانه موسیقی شد، باز هم محترمانه به شما نامه نوشتند. یادتان هست؟ با تأخیر و پس از اینکه منتقدین در جلسه دوم «ضرب اصول» (یکشنبه 31 خرداد 94) تصمیم خود را برای ارسال نامه به خبرگزاریها اعلام کردند، روز دوشنبه نامه را بر سایت خود قرار دادید، تاریخ نشر را در سایتتان دو روز قبل (روز شنبه) اعلام کردید، امضاکنندگان را جمعی از هنرجویان موسیقی خواندید و مطلب را با بارگزاری چند مطلب جدید و بدون تاریخ مصرف، ظرف 3-4 ساعت به آرشیو راندید. انتظار دارید کسی عصبی نشود؟
درست است که پس از تماس مکرر برخی از امضاکنندگان، مسأله تاریخ تصحیح شد و عنوان هنرجویان حذف گردید، اما قطعاً تأثیر این برخورد آن هم از سوی یک نهاد صنفی به این راحتیها از ذهن طرف مقابل حذف نخواهد شد. آنان که مجدداً محترمانه به شما نامه نوشتند، حسن نیتشان را نشان دادند؛ چرا که رفتار قهری در چنین وضعیتی طبیعیتر به نظر میرسد. افسوس که باز هم تلاششان بینتیجه ماند و مشابه این رفتار مسبوق به سابقه، حق را به جانب آنانی برگرداند که شکایت و برخورد قهری را بر تعامل و گفتمان ارجح میدانستند.
استاد ارجمند!
گذشته از موارد پیشتر اشاره شده، این رفتار و استدلال شما برای بیپاسخ گذاشتن طرف مقابلتان تنها یک توجیه منطقی میتواند داشته باشد و اینکه شما در مقابل خود، باند و جریانی منسجم و تشکلیافته میبینید. عجیب هم نیست؛ چرا که عمدهی عملکرد خودِ خانه چنین بوده است. آنجا قواعد رفتار صنفی معمولاً زمانی اهمیت یافته که با منافع گردانندگان خانه موسیقی همخوانی پیدا کند و بعید نیست که به همین مناسبت و عادت، حرکتهای دیگر را هم بر این مدار بپندارید؛ کما اینکه مدیرعامل خانه نیز چندی پیش عملکرد منتقداناش را جریانی سازماندهی شده خوانده بود. آیا در مورد امضاکنندگان نامه مورد بحث نیز دیدگاه چنین است؟ آیا معتقدید این افراد یا دانسته جزو جریانی سازماندهی شده در ضدیت با موسیقی هستند و یا ناآگاهانی هستند که در دام گرفتار آمدهاند؟ اگر چنین است که هیچ، در غیر این صورت، بهتر نمیبود که با توجه به شعار و وظیفهی صنفی خانه موسیقی، آن 124 نفر و یا حداقل آن 116 نفر را نادیده نمیگرفتید؟
آقای سریر عزیز!
از این هم بگذریم، عدهای از اهالی موسیقی به هر دلیل موجه یا غیرموجه، مغرضانه و یا از روی حسن نیت، به شما نامهای کتبی و رسمی نوشتهاند و درخواستی داشتهاند. حتی اگر فرض کنیم ایراد شما کاملاً صحیح و وارد باشد، آیا این مسأله، بیپاسخ گذاشتن نامه را از نظر اداری و رعایت احترام به طرف مقابل، توجیه خواهد کرد؟ بهتر نمیبود همان دو روز بعد که از شکایت مطلع شدید، با نماینده منتقدان تماس میگرفتید و حرفهای ایشان را هم میشنیدید و سپس تصمیم میگرفتید؟ بهتر نبود به جای بیپاسخ گذاشتن بیش از 100 نفر، حداقل تصمیمتان مبنی بر انصراف را به منتقدان اعلام میکردید؟ آیا فکر نمیکنید با این برخوردها شاید ناخواسته آن بخش زیادی از دوستان را که خود فرمودهاید حسن نیت دارند، از خانه میرانید؟
ما هم مانند شما اعتقاد داریم همه از یک بدنه هستیم، اما باید در نظر داشته باشیم که همواره حکم قضایی و نظر وزارت ارشاد با افکار عمومی منطبق نیست و بسیاری از دیوارهای بیاعتمادی با تعامل و گفتوگوی صادقانه، مستند، بر اساس واقعیات و اصول کار صنفی است که فرو میریزد و برگزاری چنین جلسات مشترکی با حضور اصحاب رسانه و اهالی صنف از هر طیف و دیدگاه، میتواند در این راه، اولین و مؤثرترین قدم باشد.
بهشخصه امیدوارم در روزی نهچندان دور با حل مشکلات موجود، فضا به سمتی پیش رود تا من و بسیاری مانند من، نهتنها انگیزهی نداشتهی خود را بازیابیم و نهتنها بهواسطه بیمه و یا امکاناتی شبیه آن، بلکه با اشتیاق و افتخار، خانه موسیقی را مأمن صنف خود بدانیم و در راه اعتلای اهداف این حوزه دست در دست هم بکوشیم.
منبع:
اختصاصي سایت موسيقي ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 28 آبان 1394 - 12:46
دیدگاهها
روزی که اسناد خانه موسیقی رو شود در خواهید یافت که ایشان هم چه استفاده هایی از این لقب و عنوان کردهاند.
وای به روزی که پرده ها بر افتد . آقای سریر از شما بعیده . حداقل سکوت میکردید . کسی از شما انتظار حق خواهی یک عده موسیقی دان جوان متضرر را نداره . شما همچنان دنبال سیایت و روابط دیپلماتیکتون باشید . میدونم موسیقی ما این مطلب رو کار نمیکنه چرا که مورد حمایت مثلا خانه ی موسیقیه.
با سلام و ارادت . ممنون و متشکر از کیوان فرزین و متن صحیح و درستش . دست مریزاد . خانه موسیقی اگر واقعا به دنبال پاسخ گویی است باید جلسات نقد را بدون هیچ پیش شرط و توهین و اتهامی برگزار کند و با این حرکات ناشیانه و فرار به جلو از زیر بار برگزاری جلسات طفره نرود که به قول خودشان هنرجویان موسیقی این مسآله را فراموش نمی کنند .
آقاي محمد سرير شما را از كلاسهاي درس دانشگاه آزاد إسلامي ميشناسيم . شما ديپلمات بوديد چرا اينقدر در موسيقي دخالت ميكنيد . مرحوم استاد محمد نوري از شما بسيار دلگير و دلخور بود . حالا ميخواهيد يك عده جماعت هنرمند و موزيسين را برن جانيا ؟؟!!!
آقای فرزین برای خودشون یکه تازی فرموده اند و خود و همفکرانشون رو تافته ی جدا بافته قلمداد کرده اند ، اونوقت صحبت از صنف و تشکل و تشکیلات می کنند.
آقای فرزین شما در این نامه قصدتان پاسخ به دکتر سریر بوده یا اعلام برائت از منتقدان واقعی خانه ی موسیقی؟
چه دلیلی دارید تا این همه به جدایی خود و همفکرانتان از منتقدین واقعی خانه ی موسیقی دامن بزنید؟
آقای فرزین ضمنا جشنواره نزدیکه ، بهتره فعلا سکوت کنید باز برای بعد از جشنواره یکسالی فرصت برای نامه نگاری هست
آقای فرزین در متن خود زیرکانه منتقدین خانۀ موسیقی را به دو بخش بچه خوب ها و بچه بد ها تقسیم کرده اید و سعی نموده اید در قبال هیئت مدیرۀ خانۀ موسیقی خود را جزء بچه خوب ها قلمداد کنید. با این روش های زیرکانه و استفاده از ادبیات حذف راه به جایی نخواهید برد. ترس و شگفت از روزیست که امثال شما بخواهند جای این هیئت مدیره را بگیرند. شما هم دقیقا دارید با همان منطق و ادبیات دیکتاتوری مدیران فعلی خانۀ موسیقی عمل می کنید.
جناب فرزين حرفهات مثل مجله درآوردنته كه هميشه عده اي را ميرنجاني . الان وقتش نبود خود تو براي مثلا خانه ي موسيقي لوس بكنيد ! چرا خودتونو متفاوت از ديگر موزسينها ميدونيد . سطح كار و معلومات شماها براي همه روشنه متوسط به پايين . در اين فرهنگ و آنهم آخري هم با شيطنت حرف از اساتيد كشيدي و مرحوم محمد رضا لطفي اسطوره موسيقي كلاسيك ايروني را كوبيدي ... آقا جان شما سكوت كن همه ميشناسن امثال محمد سرير ها را ، ببخشيد دكتر شو يادم رفت .
بايد خانه موسيقي به جمعيت معترض و قابل توجه هنرمندان وقتي را براي پاسخگويي بگذارد. متاسفيم كه اينقدر وأهمه دارند از رويا رويي با اين جماعت . تاسف بيشتر براي محمد سرير كه برايش زماني ارزش و اعتبار قائل بوديم و تاسف ديگر اينكه كيوان فرزين رو بازي نميكنه و بدنبال فرصته مثل زمانهاي قبل...
افزودن یک دیدگاه جدید