
گفتگوی «موسیقی ما» با سرپرست ارکستر «فرزاد فرزین»؛
زایا سلیمان: داشتن یک مدیربرنامه خوب برای بالا بردن خواننده ضروری است
موسیقی ما - «زایا سلیمان» یکی از چهرههای باسابقه موسیقی پاپ است که سابقه همکاری با خوانندههای متعددی را در سمت مدیربرنامه و نوازنده دارد. به سراغ او رفتیم و گفتگوی مفصلی را انجام دادیم. کلیشههایی مثل علایق و بیوگرافی و... را کنار گذاشتیم و دو سرفصل اصلی یعنی فعالیتهای ارکستر «فرزاد فرزین» و جدایی جنجالی زایا سلیمان از گروه «احسان خواجهامیری». گفتگوی مفصل «موسیقی ما» با زایا سلیمان را تا انتها بخوانید:
* از زمانی که شما وارد مقوله اجراهای زنده شدید، سالهای زیادی میگذرد. در این چند سال، کنسرتهای ما چه پیشرفتهایی داشته است؟
زمانی که اجراهای زنده آغاز شد، حدوداً به سال 77 باز میگردد. آن موقع تقریباً همهچیز ضعیفتر از الان بود. یکسری از خوانندههای آن دوره خیلی روی صدای خود کار نکرده بودند و بعضاً فالش هم میخواندند، ولی کسی متوجه نمیشد. ارکسترهایی تشکیل شد که دوره ندیده بودند و خود من هم به همین صورت بودم. همه ما به صورت تجربی نکاتی را یاد گرفته بودیم. سازهای ارکسترها و سیستمهای صدابرداری نیز همگی ناقص و قدیمی بودند. سالنهای آن موقع هم مشکلاتی داشتند که تاکنون هم تغییر چندانی نکردهاند! به جز سالنها، اکثر این موارد تاکنون پیشرفت داشته است. خوانندهها و ارکسترها اغلب دوره میبینند. سیستمهای صوتی جدیدی وارد شده است. وقتی یک کاری رونق میگیرد، طبیعتاً دستاندکاران آن کار هم خودشان را بهروز میکنند.
* نسبت به آن سالها پسرفتی هم داشتهایم؟
یکی از نکاتی که میتوانم اشاره کنم، تعداد اجراهای برخی از چهرههای شاخص موسیقی پاپ است. مثلاً «علیرضا عصار» در آن دوره 38 اجرای زنده داشت، ولی اکنون اینقدر نیست. اما در یک سری از موارد درجا زدن داشتهایم.
* برویم سراغ ارجراهای فرزاد فرزین؛ کمی از اتفاقات کنسرتهای فرزاد بگویید و مهمترین سوال این که تصمیمگیرنده برای مسایل مختلف در ارکستر و دکور و کارگردانی و .. برای کنسرت فرزاد کیست؟
بخشهای مختلف کار به اشخاص متفاوتی سپرده شده است. مثلاً من در بخش کارگردانی یا طراحی دکور وارد نمیشوم و فقط ایده ارائه میکنم. خوشبختانه هم خود «فرزاد» اصطلاحاً به کار وارد است و هم «کیوان ملکمطیعی» ایدههای خوبی را دارد. ایدههای زیادی مطرح و بررسی میشود. فرزاد معمولاً با من و کارگردان مشورت میکند و تهیهکننده هم چون از لحاظ مالی و معنوی ذینفع است، نظر خود را ارائه میکند.
* در همین روند اجراهای زنده خودتان، کنسرتهای خارجی را هم بررسی میکنید؟
بله. من و سایر اعضای گروه اجراهای زنده زیادی را میبینیم و سورپرایزها و اتفاقات آن برنامهها را هم به دقت بررسی میکنیم.
* برخی معتقدند که سورپرایزهای کنسرتهای فرزاد شبیه نمونههای خارجی است. شما چه نظری نسبت به کپیبرداری از اتفاقات بصری کنسرتهای خارجی دارید؟
این مساله، انتخاب بین بد و بدتر است. اگر از خارجیها کپی کنیم، کار خوبی انجام ندادهایم و اگر هیچ کاری نکنیم، کار بدتری است. مهم این است که ما یک کاری را انجام بدهیم. اگر ایده خودمان باشد که خیلی عالی است و اگر نزدیک به آنها یا کپی هم باشد، بد نیست. همهچیز ما کپی است و این هم یکی از آنها! البته ایدههای اغلب کنسرتهای فرزاد جدید است.
* برای کنسرتهای گروه، قطعه یا تجهیزات خاصی را از کشورهای دیگر وارد میکنید؟
تا الان هر ایده یا تصمیمی که داشتهایم، نسبت به داشتههای خودمان بود. بررسی کردیم که اگر برای اجرای این کنسرت فلان قطعه را میخواهیم و در ایران وجود ندارد، آن کار را بهطور کامل کنار گذاشتیم. به دلیل اینکه هزینه زیادی دارد، مجوزهای لازم برای واردات هر وسیلهای باید گرفته شود و این پروسه بسیار پیچیده است. مگر اینکه یک شرکت خصوصی داشته باشیم که این قبیل قطعات را وارد کند و همانند سیستمهای صوتی اجاره دهند.
* راجع به موضوعی مانند اجراهای «پلِیبَک» چه نظری دارید؟
متاسفانه باز هم این مشکل به سوءاستفاده یا تنبلی مربوط میشود. کامپیوتر آمده و به اجراهای زنده خیلی کمک میکند. بر فرض شما یکسری از صداها را نمیتوانید به صورت زنده داشته باشید. یا مثلاً صدای سازهای کوبهای مثل «درامز» اگر الکترونیکی باشد، تفاوتهای زیادی دارد و با درامز آکوستیک ایجاد نمیشود. کامپیوتر و لپتاپ کمک میکند که برخی از صداها روی استیج شنیده شود. کمکم این مسأله زیاد میشود و مثلاً میگویند که به جای اینکه فلان ساز را روی استیج داشته باشیم، صدای آن را فقط پخش میکنیم. این روند همینطور زیاد میشود و ناگهان خواننده هم میگوید حالا که اینطور است من هم نمیخوانم! متأسفانه این اتفاق به شدت رو به رشد است و باید از یک طریقی منع شود. بهطور کلی تنبلی در موسیقی ما زیاد شده است!
* تاکنون با چنین خوانندگانی برخورد داشتهاید؟!
تاکنون اجراهای زنده زیادی را در کشور دیدهام، ولی شاهد این مسأله نبودهام که صدای خواننده هم ضبط شده باشد. اما دیدهام که بیش از 50درصد صدای ارکستر از کامپیوتر پخش میشود و حتی در این مورد صددرصد را هم دیدهام!
* در مورد تعدد اجراهای زنده خوانندهها چه نظری دارید؟
دو مشکل وجود دارد، اولاً این اجرای برنامه طی دو سانس در یک روز کاملاً غیرحرفهای و اشتباه است، زیرا قطعاً کیفیت کار را پایین میآورد. اما به دلیل مسائل مالی، مجوز و ظرفیت سالنها کنسرت را در دو سانس برگزار میکنیم که به همهچیز لطمه میزند. اینکه کلاً خواننده در یک ماه یا یک فصل برنامههای زیادی اجرا میکند، گاهی اوقات خوب و گاهی اوقات بد است. زمانی که خواننده آلبوم جدیدی منتشر میکند، با تقاضای زیادی روبهرو است و اجراهای خود را بیشتر میکند. اما در مواردی هم بدون دلیل خاصی برنامه زیاد اجرا میکند که اصلاً نکته مثبتی نیست. همیشه شما باید کمتر از ظرفیت، بلیت برای فروش داشته باشید تا سالن soldout شود و مثلاً دو هزار نفر دیگر هم برای کنسرت بعد بمانند.
* ولی بعضاً شنیدهایم که خوانندهها میگویند چون نسخه اصلی آلبومها به فروش نمیرسد و مسائل کپیرایت رعایت نمیشود، از این طریق باید مسائل مالی را جبران کنیم.
من فکر میکنم اگر آلبومهای برخی فروش هم میرفت، باز هم این کار را میکردند! اما نمیتوان منکر این ماجرا هم شد که به دلیل مشکلات دانلود و کپی، فروشِ آلبومها پایین آمده است.
* آیا میتوان به این صحبت برخی منتقدان رسید که میگویند در چند سال اخیر، مسائل مالی موسیقی پاپ ما را تحتالشعاع خود قرار داده است؟
بله. ببینید نمیگویم همیشه، ولی معمولاً بهتر است که تهیهکننده خودش موزیسین و یا به نوعی هنرمند بوده و با هنر ارتباط داشته باشد. در این صورت، خودش درک میکند و موارد دیگری را هم در نظر میگیرد. مثلاً طی سالهای گذشته در ارکسترهایی حضور داشتم که خودم مدیربرنامه نبودم و با زمانی که خودم مدیربرنامه گروه بودم تفاوت زیادی را میدیدم. کار مدیربرنامه بیزنس است، ولی چون من هم موزیسین و هم مدیربرنامه هستم، دغدغههای هنرمندان را میدانم و کیفیت کار را حس میکنم. شاید اگر من موزیسین نبودم، به خاطر سود بیشتر خودم، خیلی از کیفیت کار موسیقی میزدم تا در بخش مدیریت سود بیشتری ببرم.
* برگردیم به سالهای قبل فعالیت شما و اینکه بهترین تجربه شما در حضور روی استیج با کدام خواننده است؟
لذتبخشترین تجربه استیج من با مرحوم «ناصر عبداللهی» است. هم آهنگهایش را دوست داشتم و هم خود او هنرمند فوقالعاده حرفهای بود و از این همکاری لذت میبردم.
* چرا با خوانندههای متفاوت و متعددی تاکنون همکاری داشتهاید؟ خودتان به دنبال کسب تجربههای جدید هستید یا شرایط اینگونه رقم خورده؟
من از سال 77 وارد کار شدم و زودتر از همکاران جدید شروع به کار کردم. هر چقدر بیشتر کار کنید، طبیعتاً تجربههای بیشتری به دست میآورید و همکاری با خوانندههای متعدد رقم میخورد. من از لحاظ شخصیتی بسیار فعال هستم. در گذشته، خودم بازاریابی میکردم و دنبال خوانندهها میرفتم و با آنها همکاری میکردم، ولی الان دیگر اینطور نیستم. یک گروه «اکتاو» تشکیل داده بودم که با بیش از ده خواننده حرفهای همکاری میکرد. بعداً کارها به نوعی دیگر منظم شد و با یک خواننده فیکس یعنی «احسان خواجهامیری» کار کردم و الان هم که با «فرزاد فرزین» هستیم. البته الان کارهای جدیدی در دست انجام دارم که به زودی اطلاعرسانی میکنم.
* به چه دلیل کاملاً وارد حیطه تهیهکنندگی و مدیربرنامهها نشدید و نوازندگی را هم پیگیری کردید؟
تمام این کارها را به خاطر نوازندگی انجام میدهم. نوازندگی را هرگز کنار نمیگذارم، مگر اینکه دیگر شرایطش را نداشته باشم. ساز درامز فیزیکی و اکتیو است و با جسم نوازنده ارتباط مستقیم دارد. در صورت افزایش سن یا عدم توانایی، شاید آن را کنار بگذارم. دیدم که اگر خودم مدیربرنامه باشم، میتوانم نوازندگان خوبی استخدام کنم و برنامهها را به خوبی پیش ببرم و قراردادهای خوبی برای خوانندهها ببندم. چون مدیربرنامههای قبلی هیچکدام از این کارها را درست انجام نمیدادند.
* شاخصترین همکاری شما طی سالهای گذشته با «احسان خواجهامیری» بود. الان اجراهای زنده او را چگونه ارزیابی میکنید؟
احسان یک خواننده حرفهای است و برنامههای حال حاضر او هم مرتب پیش میرود. قطعاً وجود مدیربرنامههای خوب به اجرای زنده کمک میکند و این خوب یا بد بودن را خود خوانندهها به خوبی متوجه میشود. حضور یک مدیربرنامه برای خواننده واقعاً لازم است و داشتن یک مدیربرنامه خوب برای بالا بردن خواننده ضروری است. این مسأله هم کاملاً مشخص میشود که با آمدن یک مدیربرنامه چه اتفاقی در روند کاری خواننده رخ داده است. معلوم است که همکاری من با «احسان» به ضرر یا نفع او شده است یا اینکه آیا همکاری من با «فرزاد فرزین» به نفع او هست؟ این موارد کاملاً مشخص میشود.
* شاخصههای اجراهای «احسان» در زمان حضور شما چه بود؟
قصد مقایسه الان با گذشته را ندارم، اما احسان خیلی خوب میخواند. خواننده پاپ-سنتی بود و ترانههای معنیداری داشت. ملودیها و تنظیمهای او به کار او کمک میکرد و اجراهای زنده خوبی را داشتیم.
* او اکنون این نکات را ندارد؟
من کارهای ایشان را خیلی دنبال نمیکنم و روی کارهای خودم متمرکز هستم. اما منظور من این است که آن نکات باعث موفقیت او میشد که الان هم آنها را دارد و به آنها ارتقاء هم بخشیده است. حقیقتاً دیگر اصلاً اجراهای زنده او را ندیدم تا ببینم که صدادهی ارکستر به چه صورت شده، ولی احسان یک خواننده حرفهای است و مطمئنم که در مسیر درستی حرکت میکند.
* پس از جدایی از گروه «احسان» در مصاحبهای عنوان کردید که یکی از دلایل شروع همکاری با «فرزاد فرزین» سبک حماسی خواندن او و سبک اجراهای زندهاش است. همین نکات را میتوانیم به عنوان دلیل جدایی از گروه «احسان» در نظر بگیریم؟
نه. من از خواندن «فرزاد» خوشم میآمد و دیگر کار من با «احسان خواجهامیری» به پایان رسیده بود. یعنی حداقل به این نتیجه رسیدیم که دیگر من در آن گروه کاری ندارم. میتوانستیم کارهای دیگری را انجام بدهیم، ولی شرایط مهیا نبود. در انتخاب بعدی به دلیل سلیقه خودم «فرزاد فرزین» را انتخاب کردم.
* جداییها در موسیقی ایران معمولاً با شایعات زیادی همراه است. آیا واقعاً قطع همکاری شما با «احسان» بیحاشیه بود یا اینکه اجازه ندادید تا اصل داستان رسانهای شود؟
داستان آنچنانی نداشتیم. جدایی کلاً چیز خوبی نیست و آن هم خوب نبود، اما دیگر خسته شده بودیم. گاهی اوقات خواننده فکر میکند که دیگر به مدیربرنامه احتیاج ندارد و این اشتباه است.
* در زمان همکاری شما با «احسان» تعداد اجراهای زنده ارگانی او زیاد بود. شنیده میشد که این اتفاق ارتباط مستقیم با حضور «زایا سلیمان» دارد و اینکه کلاً اجراهای ارگانی به نوعی با شما در ارتباط است. این صحبت را تأیید میکنید؟
نه. من در اجراهای زنده ارگانی موثر بودم و درست است، ولی نه اینکه فقط در انحصار من باشد. من بازاریابی میکردم و صبر نمیکردم تا به من تلفن بزنند. من بازاریابی و تبلیغ میکردم و کار میگرفتم. اگر مثلاً برای اجرا به یک ارگانی در سال گذشته رفته بودیم، امسال خودم با آنها تماس میگرفتم و کارهای جدید خودمان را برایشان توضیح میدادم. بازاریابی درست را انجام میدادم و الان هم اینطور است. مثلاً «فرزاد فرزین» هیچوقت به وزارت کشور نمیرفت، اما من برای آنها توضیح دادم که شرایط جدید کار ما چگونه است و الان دیگر آنجا هم میرویم. در طی این سالها ارتباطاتی هم دارم که بیتأثیر نیستند. منظورم از ارتباط این است که ارگانها و شرکتها به دلیل شناختی که از من دارند، به من اطمینان میکنند. وقتی که میگویم شرایط اجراها چگونه است، حرف من را تأیید میکنند.
* هر خواننده و مدیربرنامهای میتواند وارد اجراهای زنده ارگانی شود؟
برای مدیربرنامه محدودیتی وجود ندارد. مدیربرنامه اگر تنبلی را کنار بگذارد، میتواند دنبال این کار برود. اما برای خواننده محدودیت وجود دارد. زیرا برخی ارگانها حتی روی نوع پوشش و ظاهر خواننده و ارکستر وی نیز حساس هستند. یا ارگان مربوطه سبک کاری و ترانههایی که خوانده میشود را مدنظر قرار میدهد. مدیربرنامه میتواند آنجا وارد عمل شود. با ارکستر میتواند صحبت کند تا نوع پوشش، انتخاب آهنگها و... را تغییر دهند. معمولاً نظر من با ارگانها یا مردم همسویی دارد.
* اجراهای ارگانی روی سطح کیفی خواننده و ارکستر او تأثیر منفی دارند؟
یک ورزشکار اگر زیاد ورزش کند که ضرر نمیکند. اگر بخواهیم بحث خستگی را مطرح کنیم که در موسیقی ما کاملاً بیمعنی است. یک خواننده باید حداقل روزی 2 ساعت بخواند و کلاً من معتقد هستم که کیفیت کار را ارتقا میدهد. اجراهای ارگانی برای خوانندهها در حکم تمرین است. اما میتواند روی استقبال از اجراهای زنده اصلی تأثیر بگذارد. زیرا اگر قرار باشد در تهران 20هزار نفر به کنسرت شما بیایند، شاید 5هزار نفر در آن برنامهها نوع کار را ببینند.
* و کلام آخر؟
مشغول انجام کارهای جدیدی برای «فرزاد فرزین» هستم، از جمله بررسی ایجاد تغییرات عمده در طراحی لباس، سازبندی و چیدمان ارکستر روی استیج و... در کنسرتهای بعدی «فرزاد» قطعاً این تغییرات را میبینید. ضمن اینکه اگر خدا بخواهد، در حال برنامهریزی هستم که اجراهای زنده «فرزاد فرزین» در شهرستانها هم با سورپرایزهای ویژه همراه باشد. در شهرستانها برنامههای ما معمولی است، ولی میخواهیم دیگر در آنجا هم کارهای خاص انجام بدهیم. آلبوم او هم در مرحله میکس و مسترینگ نهایی قرار دارد و به نظرم بهترین آلبوم 93-92 خواهد بود و در فصل زمستان منتشر میشود.
* از زمانی که شما وارد مقوله اجراهای زنده شدید، سالهای زیادی میگذرد. در این چند سال، کنسرتهای ما چه پیشرفتهایی داشته است؟
زمانی که اجراهای زنده آغاز شد، حدوداً به سال 77 باز میگردد. آن موقع تقریباً همهچیز ضعیفتر از الان بود. یکسری از خوانندههای آن دوره خیلی روی صدای خود کار نکرده بودند و بعضاً فالش هم میخواندند، ولی کسی متوجه نمیشد. ارکسترهایی تشکیل شد که دوره ندیده بودند و خود من هم به همین صورت بودم. همه ما به صورت تجربی نکاتی را یاد گرفته بودیم. سازهای ارکسترها و سیستمهای صدابرداری نیز همگی ناقص و قدیمی بودند. سالنهای آن موقع هم مشکلاتی داشتند که تاکنون هم تغییر چندانی نکردهاند! به جز سالنها، اکثر این موارد تاکنون پیشرفت داشته است. خوانندهها و ارکسترها اغلب دوره میبینند. سیستمهای صوتی جدیدی وارد شده است. وقتی یک کاری رونق میگیرد، طبیعتاً دستاندکاران آن کار هم خودشان را بهروز میکنند.
* نسبت به آن سالها پسرفتی هم داشتهایم؟
یکی از نکاتی که میتوانم اشاره کنم، تعداد اجراهای برخی از چهرههای شاخص موسیقی پاپ است. مثلاً «علیرضا عصار» در آن دوره 38 اجرای زنده داشت، ولی اکنون اینقدر نیست. اما در یک سری از موارد درجا زدن داشتهایم.
* برویم سراغ ارجراهای فرزاد فرزین؛ کمی از اتفاقات کنسرتهای فرزاد بگویید و مهمترین سوال این که تصمیمگیرنده برای مسایل مختلف در ارکستر و دکور و کارگردانی و .. برای کنسرت فرزاد کیست؟
بخشهای مختلف کار به اشخاص متفاوتی سپرده شده است. مثلاً من در بخش کارگردانی یا طراحی دکور وارد نمیشوم و فقط ایده ارائه میکنم. خوشبختانه هم خود «فرزاد» اصطلاحاً به کار وارد است و هم «کیوان ملکمطیعی» ایدههای خوبی را دارد. ایدههای زیادی مطرح و بررسی میشود. فرزاد معمولاً با من و کارگردان مشورت میکند و تهیهکننده هم چون از لحاظ مالی و معنوی ذینفع است، نظر خود را ارائه میکند.
* در همین روند اجراهای زنده خودتان، کنسرتهای خارجی را هم بررسی میکنید؟
بله. من و سایر اعضای گروه اجراهای زنده زیادی را میبینیم و سورپرایزها و اتفاقات آن برنامهها را هم به دقت بررسی میکنیم.
* برخی معتقدند که سورپرایزهای کنسرتهای فرزاد شبیه نمونههای خارجی است. شما چه نظری نسبت به کپیبرداری از اتفاقات بصری کنسرتهای خارجی دارید؟
این مساله، انتخاب بین بد و بدتر است. اگر از خارجیها کپی کنیم، کار خوبی انجام ندادهایم و اگر هیچ کاری نکنیم، کار بدتری است. مهم این است که ما یک کاری را انجام بدهیم. اگر ایده خودمان باشد که خیلی عالی است و اگر نزدیک به آنها یا کپی هم باشد، بد نیست. همهچیز ما کپی است و این هم یکی از آنها! البته ایدههای اغلب کنسرتهای فرزاد جدید است.
* برای کنسرتهای گروه، قطعه یا تجهیزات خاصی را از کشورهای دیگر وارد میکنید؟
تا الان هر ایده یا تصمیمی که داشتهایم، نسبت به داشتههای خودمان بود. بررسی کردیم که اگر برای اجرای این کنسرت فلان قطعه را میخواهیم و در ایران وجود ندارد، آن کار را بهطور کامل کنار گذاشتیم. به دلیل اینکه هزینه زیادی دارد، مجوزهای لازم برای واردات هر وسیلهای باید گرفته شود و این پروسه بسیار پیچیده است. مگر اینکه یک شرکت خصوصی داشته باشیم که این قبیل قطعات را وارد کند و همانند سیستمهای صوتی اجاره دهند.
* راجع به موضوعی مانند اجراهای «پلِیبَک» چه نظری دارید؟
متاسفانه باز هم این مشکل به سوءاستفاده یا تنبلی مربوط میشود. کامپیوتر آمده و به اجراهای زنده خیلی کمک میکند. بر فرض شما یکسری از صداها را نمیتوانید به صورت زنده داشته باشید. یا مثلاً صدای سازهای کوبهای مثل «درامز» اگر الکترونیکی باشد، تفاوتهای زیادی دارد و با درامز آکوستیک ایجاد نمیشود. کامپیوتر و لپتاپ کمک میکند که برخی از صداها روی استیج شنیده شود. کمکم این مسأله زیاد میشود و مثلاً میگویند که به جای اینکه فلان ساز را روی استیج داشته باشیم، صدای آن را فقط پخش میکنیم. این روند همینطور زیاد میشود و ناگهان خواننده هم میگوید حالا که اینطور است من هم نمیخوانم! متأسفانه این اتفاق به شدت رو به رشد است و باید از یک طریقی منع شود. بهطور کلی تنبلی در موسیقی ما زیاد شده است!
* تاکنون با چنین خوانندگانی برخورد داشتهاید؟!
تاکنون اجراهای زنده زیادی را در کشور دیدهام، ولی شاهد این مسأله نبودهام که صدای خواننده هم ضبط شده باشد. اما دیدهام که بیش از 50درصد صدای ارکستر از کامپیوتر پخش میشود و حتی در این مورد صددرصد را هم دیدهام!
* در مورد تعدد اجراهای زنده خوانندهها چه نظری دارید؟
دو مشکل وجود دارد، اولاً این اجرای برنامه طی دو سانس در یک روز کاملاً غیرحرفهای و اشتباه است، زیرا قطعاً کیفیت کار را پایین میآورد. اما به دلیل مسائل مالی، مجوز و ظرفیت سالنها کنسرت را در دو سانس برگزار میکنیم که به همهچیز لطمه میزند. اینکه کلاً خواننده در یک ماه یا یک فصل برنامههای زیادی اجرا میکند، گاهی اوقات خوب و گاهی اوقات بد است. زمانی که خواننده آلبوم جدیدی منتشر میکند، با تقاضای زیادی روبهرو است و اجراهای خود را بیشتر میکند. اما در مواردی هم بدون دلیل خاصی برنامه زیاد اجرا میکند که اصلاً نکته مثبتی نیست. همیشه شما باید کمتر از ظرفیت، بلیت برای فروش داشته باشید تا سالن soldout شود و مثلاً دو هزار نفر دیگر هم برای کنسرت بعد بمانند.
* ولی بعضاً شنیدهایم که خوانندهها میگویند چون نسخه اصلی آلبومها به فروش نمیرسد و مسائل کپیرایت رعایت نمیشود، از این طریق باید مسائل مالی را جبران کنیم.
من فکر میکنم اگر آلبومهای برخی فروش هم میرفت، باز هم این کار را میکردند! اما نمیتوان منکر این ماجرا هم شد که به دلیل مشکلات دانلود و کپی، فروشِ آلبومها پایین آمده است.
* آیا میتوان به این صحبت برخی منتقدان رسید که میگویند در چند سال اخیر، مسائل مالی موسیقی پاپ ما را تحتالشعاع خود قرار داده است؟
بله. ببینید نمیگویم همیشه، ولی معمولاً بهتر است که تهیهکننده خودش موزیسین و یا به نوعی هنرمند بوده و با هنر ارتباط داشته باشد. در این صورت، خودش درک میکند و موارد دیگری را هم در نظر میگیرد. مثلاً طی سالهای گذشته در ارکسترهایی حضور داشتم که خودم مدیربرنامه نبودم و با زمانی که خودم مدیربرنامه گروه بودم تفاوت زیادی را میدیدم. کار مدیربرنامه بیزنس است، ولی چون من هم موزیسین و هم مدیربرنامه هستم، دغدغههای هنرمندان را میدانم و کیفیت کار را حس میکنم. شاید اگر من موزیسین نبودم، به خاطر سود بیشتر خودم، خیلی از کیفیت کار موسیقی میزدم تا در بخش مدیریت سود بیشتری ببرم.
* برگردیم به سالهای قبل فعالیت شما و اینکه بهترین تجربه شما در حضور روی استیج با کدام خواننده است؟
لذتبخشترین تجربه استیج من با مرحوم «ناصر عبداللهی» است. هم آهنگهایش را دوست داشتم و هم خود او هنرمند فوقالعاده حرفهای بود و از این همکاری لذت میبردم.
* چرا با خوانندههای متفاوت و متعددی تاکنون همکاری داشتهاید؟ خودتان به دنبال کسب تجربههای جدید هستید یا شرایط اینگونه رقم خورده؟
من از سال 77 وارد کار شدم و زودتر از همکاران جدید شروع به کار کردم. هر چقدر بیشتر کار کنید، طبیعتاً تجربههای بیشتری به دست میآورید و همکاری با خوانندههای متعدد رقم میخورد. من از لحاظ شخصیتی بسیار فعال هستم. در گذشته، خودم بازاریابی میکردم و دنبال خوانندهها میرفتم و با آنها همکاری میکردم، ولی الان دیگر اینطور نیستم. یک گروه «اکتاو» تشکیل داده بودم که با بیش از ده خواننده حرفهای همکاری میکرد. بعداً کارها به نوعی دیگر منظم شد و با یک خواننده فیکس یعنی «احسان خواجهامیری» کار کردم و الان هم که با «فرزاد فرزین» هستیم. البته الان کارهای جدیدی در دست انجام دارم که به زودی اطلاعرسانی میکنم.
* به چه دلیل کاملاً وارد حیطه تهیهکنندگی و مدیربرنامهها نشدید و نوازندگی را هم پیگیری کردید؟
تمام این کارها را به خاطر نوازندگی انجام میدهم. نوازندگی را هرگز کنار نمیگذارم، مگر اینکه دیگر شرایطش را نداشته باشم. ساز درامز فیزیکی و اکتیو است و با جسم نوازنده ارتباط مستقیم دارد. در صورت افزایش سن یا عدم توانایی، شاید آن را کنار بگذارم. دیدم که اگر خودم مدیربرنامه باشم، میتوانم نوازندگان خوبی استخدام کنم و برنامهها را به خوبی پیش ببرم و قراردادهای خوبی برای خوانندهها ببندم. چون مدیربرنامههای قبلی هیچکدام از این کارها را درست انجام نمیدادند.
* شاخصترین همکاری شما طی سالهای گذشته با «احسان خواجهامیری» بود. الان اجراهای زنده او را چگونه ارزیابی میکنید؟
احسان یک خواننده حرفهای است و برنامههای حال حاضر او هم مرتب پیش میرود. قطعاً وجود مدیربرنامههای خوب به اجرای زنده کمک میکند و این خوب یا بد بودن را خود خوانندهها به خوبی متوجه میشود. حضور یک مدیربرنامه برای خواننده واقعاً لازم است و داشتن یک مدیربرنامه خوب برای بالا بردن خواننده ضروری است. این مسأله هم کاملاً مشخص میشود که با آمدن یک مدیربرنامه چه اتفاقی در روند کاری خواننده رخ داده است. معلوم است که همکاری من با «احسان» به ضرر یا نفع او شده است یا اینکه آیا همکاری من با «فرزاد فرزین» به نفع او هست؟ این موارد کاملاً مشخص میشود.
* شاخصههای اجراهای «احسان» در زمان حضور شما چه بود؟
قصد مقایسه الان با گذشته را ندارم، اما احسان خیلی خوب میخواند. خواننده پاپ-سنتی بود و ترانههای معنیداری داشت. ملودیها و تنظیمهای او به کار او کمک میکرد و اجراهای زنده خوبی را داشتیم.
* او اکنون این نکات را ندارد؟
من کارهای ایشان را خیلی دنبال نمیکنم و روی کارهای خودم متمرکز هستم. اما منظور من این است که آن نکات باعث موفقیت او میشد که الان هم آنها را دارد و به آنها ارتقاء هم بخشیده است. حقیقتاً دیگر اصلاً اجراهای زنده او را ندیدم تا ببینم که صدادهی ارکستر به چه صورت شده، ولی احسان یک خواننده حرفهای است و مطمئنم که در مسیر درستی حرکت میکند.
* پس از جدایی از گروه «احسان» در مصاحبهای عنوان کردید که یکی از دلایل شروع همکاری با «فرزاد فرزین» سبک حماسی خواندن او و سبک اجراهای زندهاش است. همین نکات را میتوانیم به عنوان دلیل جدایی از گروه «احسان» در نظر بگیریم؟
نه. من از خواندن «فرزاد» خوشم میآمد و دیگر کار من با «احسان خواجهامیری» به پایان رسیده بود. یعنی حداقل به این نتیجه رسیدیم که دیگر من در آن گروه کاری ندارم. میتوانستیم کارهای دیگری را انجام بدهیم، ولی شرایط مهیا نبود. در انتخاب بعدی به دلیل سلیقه خودم «فرزاد فرزین» را انتخاب کردم.
* جداییها در موسیقی ایران معمولاً با شایعات زیادی همراه است. آیا واقعاً قطع همکاری شما با «احسان» بیحاشیه بود یا اینکه اجازه ندادید تا اصل داستان رسانهای شود؟
داستان آنچنانی نداشتیم. جدایی کلاً چیز خوبی نیست و آن هم خوب نبود، اما دیگر خسته شده بودیم. گاهی اوقات خواننده فکر میکند که دیگر به مدیربرنامه احتیاج ندارد و این اشتباه است.
* در زمان همکاری شما با «احسان» تعداد اجراهای زنده ارگانی او زیاد بود. شنیده میشد که این اتفاق ارتباط مستقیم با حضور «زایا سلیمان» دارد و اینکه کلاً اجراهای ارگانی به نوعی با شما در ارتباط است. این صحبت را تأیید میکنید؟
نه. من در اجراهای زنده ارگانی موثر بودم و درست است، ولی نه اینکه فقط در انحصار من باشد. من بازاریابی میکردم و صبر نمیکردم تا به من تلفن بزنند. من بازاریابی و تبلیغ میکردم و کار میگرفتم. اگر مثلاً برای اجرا به یک ارگانی در سال گذشته رفته بودیم، امسال خودم با آنها تماس میگرفتم و کارهای جدید خودمان را برایشان توضیح میدادم. بازاریابی درست را انجام میدادم و الان هم اینطور است. مثلاً «فرزاد فرزین» هیچوقت به وزارت کشور نمیرفت، اما من برای آنها توضیح دادم که شرایط جدید کار ما چگونه است و الان دیگر آنجا هم میرویم. در طی این سالها ارتباطاتی هم دارم که بیتأثیر نیستند. منظورم از ارتباط این است که ارگانها و شرکتها به دلیل شناختی که از من دارند، به من اطمینان میکنند. وقتی که میگویم شرایط اجراها چگونه است، حرف من را تأیید میکنند.
* هر خواننده و مدیربرنامهای میتواند وارد اجراهای زنده ارگانی شود؟
برای مدیربرنامه محدودیتی وجود ندارد. مدیربرنامه اگر تنبلی را کنار بگذارد، میتواند دنبال این کار برود. اما برای خواننده محدودیت وجود دارد. زیرا برخی ارگانها حتی روی نوع پوشش و ظاهر خواننده و ارکستر وی نیز حساس هستند. یا ارگان مربوطه سبک کاری و ترانههایی که خوانده میشود را مدنظر قرار میدهد. مدیربرنامه میتواند آنجا وارد عمل شود. با ارکستر میتواند صحبت کند تا نوع پوشش، انتخاب آهنگها و... را تغییر دهند. معمولاً نظر من با ارگانها یا مردم همسویی دارد.
* اجراهای ارگانی روی سطح کیفی خواننده و ارکستر او تأثیر منفی دارند؟
یک ورزشکار اگر زیاد ورزش کند که ضرر نمیکند. اگر بخواهیم بحث خستگی را مطرح کنیم که در موسیقی ما کاملاً بیمعنی است. یک خواننده باید حداقل روزی 2 ساعت بخواند و کلاً من معتقد هستم که کیفیت کار را ارتقا میدهد. اجراهای ارگانی برای خوانندهها در حکم تمرین است. اما میتواند روی استقبال از اجراهای زنده اصلی تأثیر بگذارد. زیرا اگر قرار باشد در تهران 20هزار نفر به کنسرت شما بیایند، شاید 5هزار نفر در آن برنامهها نوع کار را ببینند.
* و کلام آخر؟
مشغول انجام کارهای جدیدی برای «فرزاد فرزین» هستم، از جمله بررسی ایجاد تغییرات عمده در طراحی لباس، سازبندی و چیدمان ارکستر روی استیج و... در کنسرتهای بعدی «فرزاد» قطعاً این تغییرات را میبینید. ضمن اینکه اگر خدا بخواهد، در حال برنامهریزی هستم که اجراهای زنده «فرزاد فرزین» در شهرستانها هم با سورپرایزهای ویژه همراه باشد. در شهرستانها برنامههای ما معمولی است، ولی میخواهیم دیگر در آنجا هم کارهای خاص انجام بدهیم. آلبوم او هم در مرحله میکس و مسترینگ نهایی قرار دارد و به نظرم بهترین آلبوم 93-92 خواهد بود و در فصل زمستان منتشر میشود.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 دی 1392 - 10:19
دیدگاهها
مرسی از موسیقی ما و اقای سلیمان . قطعا البوم شخصی بهترین البوم 92-93 میشه .
ممنون از موسيقي ما و اقاي سليمان من هم موافقم اگه همه چي خوب پيش بره حتما بهترين البوم سال شخصي ميشه
ایول
به افتخار بهترین آلبوم
ممون از موسیقی ما
ایول... کنسرت های شهرستان هم با سورپرایز... موفق باشی فرزاد جان
مرسی زای،ا مرسی فرزاد
صد در صد همونطور که گفتید شخصی بهترین آلبوم امسال میشه.
قطعا این البوم بهترین البوم سال میشه از تیزر عالیش همه چیز مشخصه.
منتظر اجراهای بی نظیر گروه شوک هم هستیم.
افزودن یک دیدگاه جدید