
یادش به خیر! این بروشور را میگویم. کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا... دقیقاً معلوم نیست که این کنسرت در چه سالی برگزار شده؛ اما از روی قطعات اجراشده میتوان حدس زد که حوالی سالهای ۷۱، ۷۲ بوده است. آن روزها، همراهان استاد در گروه آوا، «داریوش پیرنیاکان»، «جمشید عندلیبی»، «محمد فیروزی»، «سعید فرجپوری»، «جواد بطحایی» و «همایون شجریان» بودهاند. امروز از این شش نفر، شجریان، تنها فرجپوری و پسر را همچنان در کنار خود میبیند؛ اما گروه «آوا» کماکان بهجاست.
چند نکتهی این بروشور که نظرم را جلب کرد، به اختصار عرض میکنم. نخست عکس شجریان روی صفحهی ابتداییست. عکس معروفی که بر روی کاستهای سهگانهی «دل مجنون»، «پیام نسیم» و «سرو چمان» دیدهایم. اما این عکس اندکی دستخوش تغییر و تحولات شبهشرعی شده است! کراوات شجریان جای خود را به یک پلیور مشکی داده است تا خدای ناکرده مردم هنردوست دچار غربزدگی بیخودی نشوند. عنوان «شعر و موسیقی» هم در بالای این عکس میدرخشد، چیزی که این روزها دیگر مرسوم نیست.
عوامل آن روزها هم جای خود را به جوانان امروز دادهاند. صدابرداران، نورپرداز و.... در ضمن آن موقع گویا هنوز مژگان شجریان بروشورها را طراحی نمیکرده. خبری از خانم «گیتی حسابی» و لباسهای رنگارنگشان هم نبوده است. فکر میکنم واژهی «مدیر برنامه» هم هنوز اختراع نشده بود. تغییر چهرهها در گذر این سالها که بینیاز از کوچکترین توضیحیست. بنگرید به تصویر همایون شجریان در این بروشور!
در بخش دیگری از این بروشور، پیام استاد شجریان به انضمامترجیعبند معروف آمده است: خاک پای مردم ایران، شجریان... این یکی اما در گذر ماهها و سالها دچار تغییر نشده است. «من و همراهانم بدین امید پیک این پیام شدهایم که جهانیان با دریافت و بهکار بستن آن، ما را در برابر وجدان خویش سرافراز فرمایند.»
یادش بهخیر! این بروشور را میگویم:
دیدگاهها
به تصویر همایون نگریستم مثل همیشه بسیار عالی بوده است
عالی بود خیلی عالی ممنون
سلام. کاستی قدیمی از استاد شنیدم که این شعر در آن بود. گفتم آهن دلی کنم چندی ### ندهم دل به هیچ دلبندی
اگر کسی نام و سال اجرای آن میدونه زحمت بکشه به ایمیل من ارسال کنه و مرا رهین این اطلاع بگرداند. ممنونم
افزودن یک دیدگاه جدید