ضمن احترام فراوان به استاد عليزاده، بنده هم با نگارنده محترم هم عقيده هستم.. نقد خوب و منصفانه‌اي انجام دادند. از اونجا كه من آثار و اجراهاي آقاي عليزاده رو دنبال مي‌كنم و همواره از شنيدن آثارشون لذت مي‌برم... بايد اذعان كنم اين اجرا جداي از تكنوازي‌هاي استاد عليزاده و ساير هنرمندان گروه كه خوب و دلنشين بود... چيز خاص ديگري نداشت... اشعار خوبي انتخاب نشده بودند... نكته ديگه اينكه جناب معتمدي در اجراشون بيش از حد اسير حركات خاص ميشن. كه دلچسب نيست...به نظر من علي رغم توانايي زياد ايشون بعضاً اين حركات در صداشون هم تأثير ميذاره... حس خوبي هم به شنونده و بيينده القا نمي‌كنه... اي كاش يه تصميم جدي در خصوص نحوه اجراشون بگيرن...
بخش دوم اگرچه اشعار فارسي براي اجرا انتخاب شده بود ولي در برخي لحظات بسيار خسته كننده و متأسفانه نامفهموم اجرا شد...
به نظر ميرسه اين روزها... كنسرت‌ها بيشتر رنگ و بوي مادي به خودشون گرفتن... اگرچه تعدد اجرا و تكرار آن اين امكان رو فراهم ميكنه كه مخاطبين بيشتري فرصت پيدا كنن و اجراي هنرمند مورد علاقه خودشون رو از نزديك ببينن... اما نمي‌توان منكر تقليل كيفيت اجراي اثر شد... خصوصا در برنامه هايي كه دو اجرا در يك شب اتفاق ميفته... كه اين روزها همه گير شده... از استاد عليزاده، همايون شجريان، عليرضا قرباني و ... در موسيقي سنتي تا خواننده‌هاي موسيقي پاپ
خود شاهد بودم كه هنرمندان عزيز بعضاً با توجه به تأخيرهاي پيش‌بيني نشدۀ پيش‌آمده!... زمان اجراشون رو كاهش دادند يا حتي قطعه‌اي رو نصفه و نيمه اجرا كردن.. يا اصطلاحاً تند خواني كردند...
موضوع ديگه اينكه اجراي دوبرنامه در يك شب با توجه به امكانات محلي مثل برج ميلاد... باعث ايجاد ترافيك شديد در ورودي ها...دردسر پيدا كردن جاي پارك... شلوغي و ازدحام بيش‌ از حد و حتي دير رسيدن ميشه...
به نظر ميرسه ديگه اجراهاي اين‌چنيني براي آدمهاي علاقمند به هنر و هنرمند... كه براي فرار از شلوغي شهر، كار و زندگي ميان تا با شنيدن يك موسيقي خوب كمي آرام بشن... نمي‌تونه خيلي جذاب باشه... نمي‌دونم شايد اگه با همين روال ادامه پيدا كنه... ديگه كم كم ذوق و شوق مردم كمي هم كه تو سبد خريدشون رفتن به كنسرت هم قرار داره كم و كمتر بشه...
سخن كوتاه.... در پايان براي همه كساني كه براي ارتقاي هنر اين مرز و بوم زحمت ميكشن آرزوي سلامتي و موفقيت دارم...