بدی سالارعقیلی اینه که اولا نمیتونه خیلی اوج بگیره (حداکثر از 90 درصد توان صدایش برای اوج گرفتن استفاده میکند) دوما خط مشی ثابتی نداره وحتی برای چیزی که به اون اعتقادی نداره هم میخونه(حماسه بصیرت) اما از حق نگذریم خودش رو از بند موسیقی سنتی قدیمی درآورده وآثاری داره که توش از ساز های جدید تری هم استفاده شده ونسل جوان را به موسیقی سنتی اندکی علاقه مند تر میکند. مثلا اگر خوشه چین سالار عقیلی رو با خوشه چین بنان مقایسه کنید میبینید که خوشه چین سالار عقیلی امروزی تره چون هم آهنگش امروزی تره هم اینکه چون سالها بعد از بنان خونده وضوح صداش بهتره واز طرف دیگر خود صدای سالار عقیلی تقریبا از تمام خواننده های سنتی بهتره اگه قبول ندارید میتونید صدای تمام خواننده های سنتی رو باهم مقایسه کنید وببینید کدوم برای دوبله ی مستند مناسبه(صدا هایی رابرای دوبله ی مستند استفاده میکنند که مغز آدم را دیرتر خسته میکنند وآرامش بخش تر هستند).احتمالا به این نتیجه میرسید که صدای عقیلی ازهمه بهتره(به همین دلیله که علیرغم اینکه خوشه چین بنان از قدیم محبوب ومشهور بوده،خوشه چین عقیلی گوی سبقت رو ربوده).ضمنا سالار عقیلی آثار ارکسترال بسیارعالی ای داره که شجریان وهمایون و... به آن عرصه ورود نکرده اند.این آثار باعث میشوند جوانان ابتدا با آثار ارکسترال عقیلی انس بگیرند سپس از روی کنجکاوی به برخی از آثار دیگر عقیلی که سنتی هستند هم سربزنند واز این طریق با موسیقی سنتی هم تا حدودی انس بگیرند واین کار عقیلی موجب احیای طرفداران موسیقی سنتی میشود(.این چیزی که گفتم رو خودم صمیمی ترین دوستم تجربه کردیه ایم).برخی از کارهای سالار عقیلی هم ارکسترال نیستند وبیشتر در حیطه ی موسیقی سنتی اند ولی با این وجود نسل جوان را جذب کرده اند (مثل ایران فدای اشک وخنده ی تو)درحالی که شجریان وپسرش چنین توانایی ای ندارند(البته به جزآهنگ آرایش غلیظ همایون که فقط یه مورده)واگر هم جوانان به آهنگ هایی از شجریان وپسرش علاقه دارند،فقط وفقط بخاطر پخش مکرر آنها ازتلویزیون بوده.ضمنا اینکه از عقیلی ایراد میگیرند که چرا اینقدر تقلید میکنه رو توی متن جواب دادم ولی اینم بگم که تقلید عقیلی از برخی آثار (نه همه)علاوه برجذاب تر کردن آنها ،موجب میشود آن آثار احیا شوند وگاهی در هنگام تقلید از ابتکارات دیگری هم استفاده میکند ازجمله اینکه مثلا اثر ((آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا))را که اثری بسیار طولانی بود زمانش را کوتاه تر کرد تا شنوندگان از آن خسته نشوند.
بدی سالارعقیلی اینه که اولا نمیتونه خیلی اوج بگیره (حداکثر از 90 درصد توان صدایش برای اوج گرفتن استفاده میکند) دوما خط مشی ثابتی نداره وحتی برای چیزی که به اون اعتقادی نداره هم میخونه(حماسه بصیرت) اما از حق نگذریم خودش رو از بند موسیقی سنتی قدیمی درآورده وآثاری داره که توش از ساز های جدید تری هم استفاده شده ونسل جوان را به موسیقی سنتی اندکی علاقه مند تر میکند. مثلا اگر خوشه چین سالار عقیلی رو با خوشه چین بنان مقایسه کنید میبینید که خوشه چین سالار عقیلی امروزی تره چون هم آهنگش امروزی تره هم اینکه چون سالها بعد از بنان خونده وضوح صداش بهتره واز طرف دیگر خود صدای سالار عقیلی تقریبا از تمام خواننده های سنتی بهتره اگه قبول ندارید میتونید صدای تمام خواننده های سنتی رو باهم مقایسه کنید وببینید کدوم برای دوبله ی مستند مناسبه(صدا هایی رابرای دوبله ی مستند استفاده میکنند که مغز آدم را دیرتر خسته میکنند وآرامش بخش تر هستند).احتمالا به این نتیجه میرسید که صدای عقیلی ازهمه بهتره(به همین دلیله که علیرغم اینکه خوشه چین بنان از قدیم محبوب ومشهور بوده،خوشه چین عقیلی گوی سبقت رو ربوده).ضمنا سالار عقیلی آثار ارکسترال بسیارعالی ای داره که شجریان وهمایون و... به آن عرصه ورود نکرده اند.این آثار باعث میشوند جوانان ابتدا با آثار ارکسترال عقیلی انس بگیرند سپس از روی کنجکاوی به برخی از آثار دیگر عقیلی که سنتی هستند هم سربزنند واز این طریق با موسیقی سنتی هم تا حدودی انس بگیرند واین کار عقیلی موجب احیای طرفداران موسیقی سنتی میشود(.این چیزی که گفتم رو خودم صمیمی ترین دوستم تجربه کردیه ایم).برخی از کارهای سالار عقیلی هم ارکسترال نیستند وبیشتر در حیطه ی موسیقی سنتی اند ولی با این وجود نسل جوان را جذب کرده اند (مثل ایران فدای اشک وخنده ی تو)درحالی که شجریان وپسرش چنین توانایی ای ندارند(البته به جزآهنگ آرایش غلیظ همایون که فقط یه مورده)واگر هم جوانان به آهنگ هایی از شجریان وپسرش علاقه دارند،فقط وفقط بخاطر پخش مکرر آنها ازتلویزیون بوده.ضمنا اینکه از عقیلی ایراد میگیرند که چرا اینقدر تقلید میکنه رو توی متن جواب دادم ولی اینم بگم که تقلید عقیلی از برخی آثار (نه همه)علاوه برجذاب تر کردن آنها ،موجب میشود آن آثار احیا شوند وگاهی در هنگام تقلید از ابتکارات دیگری هم استفاده میکند ازجمله اینکه مثلا اثر ((آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا))را که اثری بسیار طولانی بود زمانش را کوتاه تر کرد تا شنوندگان از آن خسته نشوند.