پیشنهاد هایی برای سال جدید
بیایید گوشمان را نخراشیم
[ نیوشا مزیدآبادی - روزنامهنگار ]
چند سالی است به روال یک رسم معهود اما نانوشته، در آستانه سال جدید عادت رایج ما- اهالی رسانه- شده که به مخاطبان و خوانندگانمان چند تایی کالای فرهنگی پیشنهاد دهیم که در خلالِ خرید رخت و لباسِ عید و انوع و اقسامِ خوردنی و بُردنی، خوراکی هر چند اندک برای روح و روانشان مهیا کرده باشیم. پیشنهاد این غذای روح از تماشای تئاتر و فیلم گرفته تا شنیدن موسیقی وخواندن کتاب، به خودی خود امری مستحب و پسندیده است اما نمیدانم چرا هر چه این رسم کهنه تر میشود، مردمِ کهنه کار کمتر رغبتی به آن نشان میدهند. از این رو شاید بد نباشد در آستانه سال جدید گامی تازه در راه رسمی نو برداریم و ضمن توصیه به آنچه باید دیده و شنیده و خوانده شود، مخاطب امروزی را از آثاری که سلیقه شان را مضمحل و مخدوش میکند، انذار دهیم. آثاری که هرچند پرداختن به آنها در همین مجال اندک هم میتواند شبیه به وقت تلف کردن باشد اما فینفسه معتقدم اگر چنین رسمی در عالم هنر رونق و رواج داشت، بسیاری از کالاهای امروزی با برچسب اثر هنری روانه بازار نمیشدند. شاید فیالمجلس بعضی مخالفان این عقیده بگویند آنکه در کشتی ننشسته هر چه در مدح و ذم کشتی سوار بگوید از روی فرض و وهم و جهالت است اما بیپرده عیان است آن که بیرون ایستاده و از دور حرکت کشتی را رصد می کند، بیش از خودِ کشتیسواران به طریق پیش روی و مقصدی که در انتظارشان است، آگاهی دارد.
به هر حال آنچه در ادامه میخوانید معرفی و پیشنهاد چند اثر موسیقایی است که برخی از آنها تازه منتشر شده و بعضی دیگر با آنکه کهنهاند، نیوشیدنشان همواره تازه و نو است.
- کهنههای همیشه نو
از این منظر به عقیده نگارنده شنیدن دوباره آثاری مثل «آستان جانان» با آن تصنیف قُلدُر و رشک برانگیزِ « در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی» یا «بیداد» با مقدمه شاهکار پرویز مشکاتیان در همایون، «نوا، مرکبخوانی» باز هم با مقدمه پرشکوه مشکاتیان و آواز شجریان، «عشق داند» با زخمههای محمدرضا لطفی در ابوعطا که به جرأت میتوان گفت از بهترین آثار تولید شده در این آواز دستگاه شور است، «همایون مثنوی» و مضرابهای منصور صارمی بر سنتور و جواب آوازهایی که همگی یگانهاند، «زمستان» حسین علیزاده که بهترین نمونه تلفیق شعر نو با موسیقی است، «بال در بال» لطفی و ابتهاج که هم در موسیقی و هم کلام بکر است و یگانه، «شورانگیز» حسین علیزاده و شهرام ناظری که جزو بهترین آثار این خواننده است و «نینوا» حسین علیزاده درخشانترین اثر از منظر همنشینی نی با ارکستر سازهای زهی به شمار میرود و از نبوغ خالق آن در 32 سالگی حکایت دارد؛ همه و همه آثاری هستند که رجوع به آنها و هر بار شنیدنشان، با نکتهای بدیع و تازه مواجهات میکند. خاصه آنکه باز پرداختن به چنین آثاری میتواند به مثابه یک فیلتر تصفیه کننده گوش در روزگارِ اکنون باشد که اکثر قریب به اتفاق آلبومهای موسیقی به سمت هیاهوی زایدالوصوفی رفتهاند.
- موسیقیِ سازی، موسیقیِ مهجور امروز
ناگفته پیداست آثاری که در این سالها منتشر شدهاند، علیرغم استقبال گستردهای که از آنها شده از منظر هنری در خوشبینانه ترین حالت نمونه دست چندمی از آثار هنرمندانی هستند که جریان حاکم روز آنها را محکوم به مهاجرت کرده است. .
از طرف دیگر گوش مخاطب ایرانی آن قدر با کلام و شعر انس گرفته که دیگر کمتر تمایلی به شنیدن آلبومِ سازی نشان میدهد. در حالیکه در دورانِ حاضر به عقیده نگارنده بیش از آثار با کلام، آلبومهای بیکلامی منتشر شده است که از منظر هنری و خلاقیت آهنگسازی در خور توجه و اعتنا هستند. آلبومهایی مثل «دیورتیمنتو» اثر احمد پژمان که از ذهن پرطراوت این آهنگساز 82 ساله حکایت میکند و «نجوای ماه» اثر داریوش دولتشاهی که هر دو اگرچه چند سالی از انتشارشان میگذرد؛ اما شنیدنشان در هر برههای از زمان خالی از لطف نیست. در بین آثار تازه منتشر شده نیز «ایستگاه دو» از کوارتت کاسته، «دردانه» از نورمحمد دُرپور، « بوم خیال» از صائب کاکاوند، «موتسارت، لیست» از گوتلیب والیش و «در سایه باد» از مسعود شعاری آلبومهایی هستند که شنیدن آنها در تعطیلات عید و روزهای پس از آن توصیه میشود.
- گوش خود را نخراشید
تاریخ انتشار : چهارشنبه 8 فروردین 1397 - 17:50
افزودن یک دیدگاه جدید